پيام
+
ساکنان دريا پس از مدتي صداي امواج را نمي شنوند... چه تلخ است قصه عادت...!
* سميه *
88/8/20
«امير معظم»
سلام ..وقتي دريا دلش ميگيره چيكار ميكنه ؟
الهام بانو
وقتي دريا دلش بگيره ديگه هيچ تلاطمي نداره... ديگه راكد ميشه .... ديگه آدما از ديدنش لذت نميبرن
*آسمان*
ببخشيد يعني چي دريا دلش ميگيره؟
الهام بانو
از لحاظ ادبي عاطفي به اين سوال نگاه كنيد
«امير معظم»
ميدوني كه ..دريا عاشقه ..حالا وقتي درياي عاشق تو فراق معشوقه چيكار ميكنه ؟
«امير معظم»
آبجي الهام ..نظر منو گوش بده ..كاملا با نظر شما متفاوته ... جالبم هست تازه
الهام بانو
اين داداش كوچيكه مثل اينكه واقعا دلش گرفته.... مطمءني آقا پسري؟ با اين احساس لطيف؟
«امير معظم»
مگه ما پسرا احساسات نداريم ؟ اتفاقا ما احساسي تر از شماييم
الهام بانو
بله... خدا نگهتون داره
* سميه *
آره بعضي مواقع پسرا از دخترا احساسي ترن
الهام بانو
دوستان شاد باشيد... فعلا بدرود
«امير معظم»
البته آروين جان...بايد به بعضي از دخترا گفت كه از پسرا هم سنگ دل ترن ..ميدوني كه ..
*آسمان*
ببين بحث از كجا به كجا كشيده شد......؟؟؟؟!!!!!!
«امير معظم»
راس ميگي بيام سر بحث خودمون ..خوب بگو گوش ميكنم
*آسمان*
شما داشتيد ميگفتيد...دريا عاشقه و... .
«امير معظم»
ببين ..دريا عاشق ماهه ..آسمون هم عاشق ماهه .. شبا كه ماه تو آسمونه دريا بيقراري ميكنه ..يعني دلش ميگيره مه چرا ماه پيش اون نيست ..وخدش رو به اون ورو اين ور ميزنه تا ماه هم بهش توجه كنه ...(يكم فك كن تا باقيش رو برات بگم )
*آسمان*
چه جالب...تا حالا اين طوري به آسمان و ماه فكر نكرده بودم.
«امير معظم»
فك كردي ؟
*آسمان*
ببخشيد دير به دير جواب ميدم كامپيوترم امروز قاتي كرده.
* سميه *
بحث جالب شد منم ميتونم باشم؟
*آسمان*
چرا كه نه.
«امير معظم»
خوب .. وقتي ماه متوجه ميشه كه دريا براش بيقراري ميكنه توي فكر ميره كه چيكار كنه كه نه دل آسمون رو بشكنه و نه دل دريارو ..به همين خاطر عكس خودش رو توي دريا ميندازه كه دريا هم آروم بشه ....حالا ميدوني چه وقتايي دل دريا ميگيره ؟
*آسمان*
اگه اشتباه نكنم و درست فهميده باشم ...روزها؟؟؟؟درسته؟
* سميه *
فكر كنم تو روز كه ماه نيست
«امير معظم»
هردوتون درست گفتين .و حالا اين مواقع آسمون هم دلش ميگيره ؟
*آسمان*
اي بابا ديگه چرا ؟آسمون كه توي روز هم ماه رو داره دريا اون رو نميبينه.
* سميه *
آسمون خوش به حالشه چون هم ماه رو داره و هم خورشيد رو. شايدم حسودي كنه به اينكه ماه و خورشيد عكسشونو ميندازن تو دريا
«امير معظم»
به نظر شما اين كار ماه نامردي نيست .. ؟..دريا كه ميدونه ماه توي روز هم پيش آسمونه ... پس به دريا حق بديد كه اينجور بيقراري كنه واز ته دلش فرياد بزنه .. هر چي باشه ماه معشوقه ي اونه ... آخي ..
*آسمان*
نه كه نامردي نيست . همين قدر كه شبها در معرض ديد قرارش ميده كلي لطف ميكنه. من اگه بودم اين كار رو هم نميكردم.
«امير معظم»
كجا رفتين پس ..هنوز كلي حرف دارم
«امير معظم»
آخه دختر خوب ..دريا عاشق ماهه ..شما دوس دارين معشوقتون باهاتون اين كارو بكنه .. عجب ...قضيه عاشقي نه پفك نمكي
* سميه *
دريا هم زيبايي هاي خودش رو داره اگه به خودش نگه كنه ميبينه كه پر از چيزاي جالب و قشنگ كه آسمون حسرتشونو داره مثل صدف . اسمون هيچ وقت نميتونه يه صدف داشته باشه
*آسمان*
قشنگي عشق به همينه ديگه...فراق... .
*آسمان*
اذان رو دادن...فعلا.
«امير معظم»
بعد از نماز شايد بيام ..الان اصفهان اذانه .. دعام كنيد ..شايد برگشتم .
* سميه *
نگفتين كه آسمون هم به دريا حسادت ميكنه يا نه؟
«امير معظم»
دوباره سلام ...راستش آسمون چون همشه پيش معشوقشه ديگه ناراحتي نداره .. بر همين خاطر تا وقتيما ه پيششه آرومه ...البته آسمون ميدونه كه ماه هيچ وقت نميتونه از كنارش بره ..بيخياله .. خوش بحالش نه؟
* سميه *
آره خوب خيلي ولي دوري هم برا خودش يه لذتي داره كه آسمون هيچ وقت نميتونه تجربش كنه
«امير معظم»
دوري لذت نداره ...سوزش داره ..يه جوري حرف ميزني انگار تا حالا عاشق نشدي ..
* سميه *
اين دوريه كه به عشق جلوه ميده اگه همه چي دم دست آدم بود كه اين همه زيبايي وجود نداشت
«امير معظم»
بله جلوه ي عشق رو كم نميكنه ولي لذتش به اشكهاييه كه آدم ميريزه ..
* سميه *
اشك رو باهاتون موافقم
فرزانه-23
سلام به همه
«امير معظم»
از تعبيري كه در مورد دريا و آسمون داشتم خوشت اومد ..همش از خودم بودا
* سميه *
با مني؟ داري نظر منو ميپرسي؟
«امير معظم»
آره ديگه ..كجايي پس ؟
* سميه *
آره قشنگ بود تراوشات ذهنيت